مرام
بسم الله
چند شب پیش آقای فلانی ، از بچههای مفید ، بعد از مدتها به من زنگ زد و بعد از کمی احوال پرسی از من درخواستی کرد. و گفت که برای برگزاری یک همایش به تعدادی نیرو احتیاج دارد. و اسم بعضی از دوستان را برای من آورد و گفت که اگر اینها میتوانند، بیایند و کمک کنند. از این درخواست آقای فلانی تا حد زیادی خندهام گرفت. یک هفته تمام وقت؛ نیروی بیکار؛ اون هم چه افرادی…
البته آقای فلانی زیاد تقصیری نداشت. چون یه مدت زیادی از فضای دوستان به دور بوده. از اینکه فکر میکرد هنوز چنین روحیهای در بین بچهها زنده است، احساس طنز به من دست داد.
خواستم به وی بگویم که مرام و معرفت بین بچهها مرده است. ولی…
البته هنوز هم خیلی ها با مرام اند. من سه ماه پیش نمونه اش را داشتم.. این حرف رو نزن
به آقای فلانی هم بگو از اعتبار خودش خرج کنه.. چرا تو؟
آره داش … بات موافقم!!!!
یه نکته تو پرانتز:
(چند وقتی میشه که دیگه اولین نفری نیستی که در وبلاگهای مختلف کامنت میذاره … حتی دیگه بعضی جاها اصلاً پیدات نیست!)
سلام. مرام که هست اما آقای فلانی هم شاید انتظار زیاد داره؟ به هر حال بگو اگه از اینجا کاری از دست ما بر میاد بکنیم 🙂
این کامنت دونی هم عجله داره برا خودش می فرسته پیام رو 🙂
به آقای فلانی میگفتی مفید که خط تولید مرام و معرفت نیست.من و توایم که مفید رو مفید میکنیم،کجا بودی تا حالا!؟
خدا رحمتشون کنه این مرام و معرفت رو…خوب چیزی بودند…والا!
یادمه وقتی اول راهنمایی بودم اسم کلاسمون معرفت ۱ بود
ولی دیگه این اسمو نه جایی دیدم نه جایی شنیدم
و مرام رو هم یه زمانی فکر می کردم بعضی ادما دارن
ولی هنوز ادم ندیدم.
عجب نظری گذاشته میرهادی….
salam
ajab harfi zadi!
khoda be kheir kone
سلام
این قدر راحت مرام رو نکش که خیلی ها باهاش میمیرن.
لینکتم گذاشتم تو دلشدگان اگه اعتراضی نداشته باشی!